تصویر جنگ در سال نخست حمله عراق چنین است: خرمشهر اشغال شده، آبادان در محاصره و ارتش عراق در چند کیلومتری اهواز و دزفول است و در نتیجه، جادههای اصلی خوزستان، خطوط لوله انتقال نفت به پالایشگاههای داخل کشور و خطوط انتقال گاز و برق که شاهرگهای اقتصادی ایران هستند، در معرض آتش مستقیم زرهی عراق قرار دارند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انجمن صنفی کارفرمایی صنعت پالایش نفت، به نقل از نشریه مشعل، چنین تصویری از اوضاع کشور، آثار و نتایج فراوانی داشت، برای مثال آن دسته از مشتریان نفتی که در جنگ از عراق و حامیانش طرفداری میکردند، بر اساس همین موضع سیاسی، حاضر به خرید نفت ایران نبودند، دسته دیگر که اظهار بیطرفی میکردند نیز جرات امضای قراردادهای میان مدت سهماهه یا بلندمدت ۹ ماهه را نداشتند، زیرا تصور میکردند زیر آن فشارها، هر زمان ممکن است دولت مرکزی سقوط کند یا با چند کیلومتر پیشروی عراق، ایران به هیچوجه نفتی برای صادرات نداشته باشد.
این مسائل سبب شده بود تا در نیمه نخست سال ۱۳۶۰ در برخی ماهها، صادرات ایران حتی به روزی ۳۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یابد، این رقم با اوج صادرات ایران در سالهای پیش از انقلاب که ۶ میلیون بشکه در روز بود، قابل مقایسه نیست، یعنی یک بیستم، این موضوع به معنی کاهش شدید درآمدهای ارزی بود که پشتوانه اصلی دولت برای تامین هزینههای عمومی و جنگی به شمار میرفت.
از یک سو میلیاردها دلار داراییهای نفتی ایران پس از قضیه گروگانگیری مسدود شده و از طرف دیگر از آن به بعد تا این زمان نیز درآمدهای چندانی از نفت ذخیره نشده بود، ضمن اینکه هزینههای جنگ نیز بر مخارج کشور افزوده و خزانه دولت نسبتا خالی بود و برای تامین حداقل نیازها و مخارج، فقط میشد برای یک تا ۲ ماه برنامهریزی و حساب باز کرد.
وضع اقتصاد نفتی ایران پیش از آغاز جنگ تحمیلی
در اواسط دهه ۱۳۴۰ شمسی دولت سهم و دخالت عمدهای در اقتصاد داشت و همواره کاهش و یا افزایش درآمدهای دولت که بیشتر از نوسانهای قیمت نفت ناشی میشد، بر بخشهای مختلف اقتصادی تأثیر میگذاشت.
قیمت هر بشکه نفت خام در سال ۱۹۴۸ میلادی تا اواسط سال ۱۹۷۳ (سال ۱۳۵۱شمسی)، از ۲,۵ تا ۳.۵ دلار در نوسان بود، اما با وقوع جنگ دوم اعراب و رژیم صهیونیستی در اکتبر ۱۹۷۳ و طرفداری و حمایت آشکار کشورهای غربی بهویژه آمریکا از اسرائیل و به دنبال آن خودداری کشورهای عربی از فروش نفت به حامیان رژیم اشغالگر قدس، در کمتر از ۶ ماه، قیمت نفت چهار برابر شد و به ۱۲ دلار برای هر بشکه رسید، از سال ۱۹۷۴ (سال ۱۳۵۳) تا پایان دهه ۱۹۷۰، قیمت نفت ۱۲.۲ تا ۱۳.۵ دلار برای هر بشکه در نوسان بود.
آغاز تکانه نفتی در سال ۱۳۵۲و افزایش شدید قیمت نفت، به افزایش سهم درآمدهای نفتی در بودجه دولت تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد، از این رو درآمدهای نفتی که تا پیش از دهه ۱۳۵۰ نزدیک به ۵۰ درصد از درآمدهای دولت را تامین میکرد، در بازه زمانی ۱۳۵۷-۱۳۵۲ کل درآمدهای کشور را ۷۵,۲ درصد افزایش داد.
افزایش قیمت نفت به افزایش درآمدهای نفتی کشورهای صادرکننده نفت از جمله ایران منجر شد، به طوری که به ۶,۶۹۵ میلیارد ریال رسید، افزون بر افزایش قیمت و تکانههای نفتی که از سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۲) آغاز شد، از این سال به بعد تولید و صادرات نفت ایران نیز افزایش یافت.
ارزش افزوده بخش نفت در سال ۱۳۳۸ شمسی معادل ۸,۲۹۲ میلیارد ریال بود که با افزایش درآمدهای دولت که در پی افزایش درآمدهای نفتی اتفاق افتاد، این مبلغ در سال ۱۳۵۲، به ۸۲.۱۷۳ میلیارد ریال رسید.
در دهه ۸۰ تقاضا برای نفت کشورهای عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) از جمله ایران در مقایسه با اواسط دهه ۷۰ کاهش یافت، در سالهای اولیه پس از انقلاب، کاهش تولید نفت خام ایران چندان تاثیر منفی بر درآمدهای ارزی کشور نگذاشت که دلیل عمده آن را نیز باید در افزایش قیمت نفت خام در بازار جهانی به دنبال وقوع انقلاب اسلامی در ایران جستجو کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران سیاست نفتی بر پایه حفظ منافع و ذخایر موجود برای نسلهای آینده کشور تدوین شد، با آن که میانگین صادرات روزانه نفت ایران در نیمه دوم سال ۱۳۵۷ نسبت به نیمه نخست بهمن سال پیش از آن از ۴,۹ میلیون بشکه به کمتر از ۲ میلیون بشکه رسیده بود، اما طی اجرای سیاست جدید نفتی در سال ۱۳۵۸ میانگین صادرات نفت ایران به ۲.۹ میلیون بشکه در روز رسید.
همزمان، صدور نفت ایران به فلسطین اشغالی و آفریقای جنوبی قطع شد، در چارچوب کشورهای اوپک نیز سیاست محدودیت صدور و افزایش قیمت نفت از سوی ایران مورد حمایت قرار گرفت و به این ترتیب، جناح مترقی اوپک تقویت شد، البته با توجه به ساختار وابسته صنعت و اقتصاد ایران، بهجز اقدامهای یاد شده، باید گامهای اساسی دیگری نیز برای تغییر ساختار صنعت نفت کشور برداشته میشد.
در دوره زمانی ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ در زمینه صدور نفت مشکلاتی به وجود آمد، به طوری که صادرات نفت خام از ۴,۸ میلیون بشکه در سال ۱۳۵۶، به ۲.۴ میلیون بشکه در سال ۱۳۵۸ و کمتر از یک میلیون بشکه (۷۹۶هزار بشکه) در سال ۱۳۵۹ کاهش یافت، البته باید به خاطر آورد که قیمت هر بشکه نفت از ۱۳.۴۶ دلار در سال ۱۳۵۷ به ۳۷ دلار در سال ۱۳۵۹ افزایش یافت.
در سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی، دومین تکانه تاریخ نفت رقم خورد، به گونهای که در عمل نیز سهم درآمدهای نفتی از کل درآمدهای دولت، با وجود کاهش شدید صادرات نفت از ۶۳,۳ درصد در سال ۱۳۵۷ به ۶۷ درصد در سال ۱۳۵۹ افزایش یافت.
در سالهای پیش از وقوع جنگ تحمیلی، اقتصاد ایران فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کرد که بسیاری از آنها از تحولات سیاسی متاثر بود، در زمینه نفت، میتوان گفت که صدور بی رویه نفت، افزایش درآمدهای نفتی و اقتصاد تک محصولی بر سطح رفاه و خود اتکایی جامعه موثر بودند، در این دوران، پنج برنامه کلان توسعه با توجه به افزایش درآمدهای نفتی به اجرا در آمد.
طی ۱۵ سال برنامههای سوم، چهارم و پنجم میزان تولید و صادرات نفت خام همواره افزایش یافت و از حدود ۲ میلیون بشکه در روز در دوره برنامه سوم، به حدود پنج میلیون بشکه در روز در سالهای آخر برنامه پنجم رسید، به عبارت دیگر، در طی ۱۵ سال حدود ۲۰ میلیارد بشکه نفت که معادل یک سوم از کل مخازن نفت مکشوفه در ایران است، به خارج صادر شد که اگر این روند ادامه مییافت، در کمتر از ۲۰ سال بازدهی مخازن نفت از بین میرفت.
پیش از آغاز جنگ تحمیلی عواملی همچون دفاع ایران از قیمت بالای نفت، رکود اقتصادی جهان، افزایش شدید تولید نفت عربستان و عوامل سیاسی ناشی از بحران در روابط ایران و آمریکا، باعث شد که تولید نفت به کمتر از ۲ میلیون بشکه در روز کاهش یابد.
مروری بر اقتصاد نفت در دوران جنگ
جنگ در شرایطی اتفاق افتاد که اقتصاد ایران در آستانه اجرای برنامهها و اقدامهایی در مسیر خودکفایی و نیز کاهش وابستگی به نفت برای ایجاد تحول در اقتصاد کشور قرار داشت، در حالی که جنگ باعث شد درآمدهای نفتی که صدور آن در آغاز انقلاب به صورت برنامهریزی شده کاهش یافته بود دوباره نقش موثر و عمدهای را در اقتصاد ایران ایفا کند.
در اقتصاد نفتی دوره جنگ، علاوه بر دلایلی همچون نوسانهای قیمت نفت، دلایل دیگری همچون اعمال نفوذ قدرتهای بینالمللی و منطقهای و نیز جنگ نفتکشها به طور مستقیم و غیرمستقیم بر اقتصاد نفتی کشور تاثیر گذاشت.
درآمد نفتی سال ۱۳۵۹ حدود ۱۱,۶ میلیارد دلار، درآمد نفتی سال ۱۳۶۰ حدود ۱۲.۴ میلیارد دلار، درآمد نفتی سال ۱۳۶۱ حدود ۲۰ میلیارد دلار، درآمد نفتی سال ۱۳۶۲ حدود ۲۰.۵ میلیارد دلار، درآمد نفتی سال ۱۳۶۳ حدود ۱۶.۵میلیارد دلار، درآمد نفتی سال ۱۳۶۴ حدود ۱۳.۹ میلیارد دلار، درآمد نفتی سال ۱۳۶۵ حدود ۵.۹ میلیارد دلار، درآمد نفتی سال ۱۳۶۶ حدود ۹ میلیارد دلار.
اجلاس اوپک در سال ۱۳۶۶ سرانجام قیمت رسمی نفت اوپک را که از سال ۱۳۶۲ بشکهای ۲۹ دلار تعیین شده بود، به ۱۸ دلار کاهش داد که از قیمتهای واقعی بازار آزاد در آن زمان چند دلار بالاتر بود، در این سال، اخبار و قرائن از فعال شدن شدید بازیگران و کشورهای حامی عراق برای اعمال فشار و محدودیت بر ایران حکایت میکرد، ناوگان آمریکا و متحدانش به بهانه حفظ امنیت رفت و آمد نفتکشها، به آوردن یکی از بزرگترین ناوگان کشتیهای جنگی پس از جنگ جهانی دوم و جنگ ویتنام دست زده و خلیج فارس و تنگه هرمز را اشغال کرده بودند، از این رو شورای امنیت سازمان ملل به طور فعال به میدان آمد و قطعنامه ۵۹۸ را در تیرماه همان سال به تصویب رساند.
رزمندگان اسلام در سال ۶۶ شهر حلبچه را فتح کردند، عراق، عملیات بمباران هوایی و فشار بر شهرها و مراکز صنعتی و نفتی را تشدید کرد و موشکهای زمین به زمین را بهویژه علیه تهران به کار گرفت، به طوری که از ۱۲ اسفندماه ۱۳۶۶ تا اواخر سال ۱۳۶۷ حدود ۱۵۰ موشک به تهران شلیک کرد.
حمله همزمان نیروهای آمریکایی به قایقهای ایران و تاسیسات نفتی دریایی نشان میداد که آمریکا و متحدانش برای وادار کردن ایران به پذیرش قطعنامه و ترک عملیات نظامی و ورود به مرحله سیاسی و دیپلماسی اصرار دارند، نیروهای آمریکایی، اکنون مستقیم و آشکارا به میدان آمده بودند.
با حملات پی در پی عراق بر مراکز نفتی ایران در خلیج فارس، مشتریان کمتر رغبت میکردند به منطقه جنگی وارد شوند و شرکتهای بیمه بینالمللی نیز مرتب هزینههای بیمه جنگی خلیج فارس منطقه مربوط به ایران را افزایش میدادند.
وزارت نفت برای غلبه بر این مشکلات و جذب و حفظ مشتریان، دامنه عملیات موسوم به شاتل را گستردهتر کرد و به این منظور با نفتکشهای شرکت ملی نفتکش ایران، محمولهها را با قبول خطر جنگ، از خارگ بارگیری و به مخازن و لنگرگاههای موقتی ترتیب داده شده در جزیره منتقل میکرد تا مشتریان، نفت را از نقطه امن دریافت کنند.
با فاصله بسیار زیادی که این جزیره از فرودگاههای نظامی عراق داشت، تصور میشد آنجا محل کاملا امنی است، اما در بهار سال ۶۷ هواپیماهای عراقی، لارک را نیز بمباران کردند و چهار سوپر تانکر عظیم در آنجا به آتش کشیده شد.
در سال ۱۳۶۶، با وجود افزایش مختصر قیمت نفت و ابتکارهایی که در صادرات آن بهکار رفت، (حداقل صادرات در حجم قبلی را ممکن کرد) درآمدهای نفتی در حد ۹,۲ میلیارد دلار باقی ماند و در سال ۱۳۶۷ به ۷.۶ میلیارد دلار کاهش یافت.
در تابستان سال ۱۳۶۷ ایران قطعنامه شماره ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد را یکسال پس از صدور پذیرفت و به این ترتیب پس از هشت سال جنگ، میان ایران و عراق آتشبس برقرار شد.
درخشندگی صنعت نفت در ۸ سال دفاع مقدس
دکتر محمدعلی فلاح، فرمانده بسیج وزارت نفت درباره نقش کارکنان صنعت نفت در ۸ سال دفاع مقدس میگوید: در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، رژیم بعثی عراق با تصمیم و طرح قبلی و با هدف برانداختن نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، جنگ تمام عیاری را آغاز کرد، تجاوزی که بر اساس محاسبات عجولانه خود از وضع و شرایط داخلی و خارجی جمهوری اسلامی، فتح یک هفتهای تهران را تعقیب میکرد.
در چنین شرایطی امام خمینی (قدس سره) به خروش آمد و ندای ملکوتیاش، دلهای شیفتگان انقلاب و جمهوری اسلامی را مطمئن و آرام کرد و ملت شجاع ایران را برای دفاع از کیان نظام مقدس جمهوری اسلامی و کشور ایران آماده کردند.
بدین سان دشمن که در روزهای نخست تجاوز، مقاومتی جدی و خیرهکننده در برابر خود مشاهده نکرده بود، هنگام هجوم به خرمشهر با مقاومت قهرمانانه مردم این شهر و رزمندگان اسلام رو به رو شد.
خلق حماسهها آغاز شد و مقاومت سرسختانه دلاوران اسلام و فرزندان روح الله اوج گرفت، حدیث هشت سال دفاع مقدس تنها محدود به خطوط مقدم جبههها نبود، بلکه تمام سرزمین اسلامی ما اعم از شهرها و روستاها، مراکز حیاتی و تاسیسات پر اهمیت از جمله پالایشگاهها، تلمبه خانهها، سکوهای نفتی، خطوط انتقال نفت، نفتکشها و غیره را در برگرفت و کارکنان خدوم، زحمتکش و ایثارگر صنعت نفت ایران اسلامی در آن برهه حساس، حکایت نامکرر و ماندگار دلاوری شهیدان و شاهدان جبههها را ادامه دادند و با خون و جانشان همانند دیگر همرزمانشان در خطوط مقدم جبهه، سطر سطر تاریخ این مرز و بوم اسلامی را نگاشتند و در این راه با تقدیم ۱۰۵۱ شهید، ۱۱۲۹۵ جانباز، ۱۲۳۲ آزاده، ۶۴۲۴ رزمنده و همچنین با اسارت و شهادت بالاترین مقام اجرایی خود یعنی وزیر بسیجی شهید محمد جواد تندگویان، نقش بی مانندی از خود به یادگار نهادند.
تصویر جنگ در سال نخست حمله عراق چنین است: خرمشهر اشغال شده، آبادان در محاصره و ارتش عراق در چند کیلومتری اهواز و دزفول است و در نتیجه، جادههای اصلی خوزستان، خطوط لوله انتقال نفت به پالایشگاههای داخل کشور و خطوط انتقال گاز و برق که شاهرگهای اقتصادی ایران هستند، در معرض آتش مستقیم زرهی عراق قرار دارند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انجمن صنفی کارفرمایی صنعت پالایش نفت، به نقل از نشریه مشعل، چنین تصویری از اوضاع کشور، آثار و نتایج فراوانی داشت، برای مثال آن دسته از مشتریان نفتی که در جنگ از عراق و حامیانش طرفداری میکردند، بر اساس همین موضع سیاسی، حاضر به خرید نفت ایران نبودند، دسته دیگر که اظهار بیطرفی میکردند نیز جرات امضای قراردادهای میان مدت سهماهه یا بلندمدت ۹ ماهه را نداشتند، زیرا تصور میکردند زیر آن فشارها، هر زمان ممکن است دولت مرکزی سقوط کند یا با چند کیلومتر پیشروی عراق، ایران به هیچوجه نفتی برای صادرات نداشته باشد.
این مسائل سبب شده بود تا در نیمه نخست سال ۱۳۶۰ در برخی ماهها، صادرات ایران حتی به روزی ۳۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یابد، این رقم با اوج صادرات ایران در سالهای پیش از انقلاب که ۶ میلیون بشکه در روز بود، قابل مقایسه نیست، یعنی یک بیستم، این موضوع به معنی کاهش شدید درآمدهای ارزی بود که پشتوانه اصلی دولت برای تامین هزینههای عمومی و جنگی به شمار میرفت.
از یک سو میلیاردها دلار داراییهای نفتی ایران پس از قضیه گروگانگیری مسدود شده و از طرف دیگر از آن به بعد تا این زمان نیز درآمدهای چندانی از نفت ذخیره نشده بود، ضمن اینکه هزینههای جنگ نیز بر مخارج کشور افزوده و خزانه دولت نسبتا خالی بود و برای تامین حداقل نیازها و مخارج، فقط میشد برای یک تا ۲ ماه برنامهریزی و حساب باز کرد.
وضع اقتصاد نفتی ایران پیش از آغاز جنگ تحمیلی
در اواسط دهه ۱۳۴۰ شمسی دولت سهم و دخالت عمدهای در اقتصاد داشت و همواره کاهش و یا افزایش درآمدهای دولت که بیشتر از نوسانهای قیمت نفت ناشی میشد، بر بخشهای مختلف اقتصادی تأثیر میگذاشت.
قیمت هر بشکه نفت خام در سال ۱۹۴۸ میلادی تا اواسط سال ۱۹۷۳ (سال ۱۳۵۱شمسی)، از ۲,۵ تا ۳.۵ دلار در نوسان بود، اما با وقوع جنگ دوم اعراب و رژیم صهیونیستی در اکتبر ۱۹۷۳ و طرفداری و حمایت آشکار کشورهای غربی بهویژه آمریکا از اسرائیل و به دنبال آن خودداری کشورهای عربی از فروش نفت به حامیان رژیم اشغالگر قدس، در کمتر از ۶ ماه، قیمت نفت چهار برابر شد و به ۱۲ دلار برای هر بشکه رسید، از سال ۱۹۷۴ (سال ۱۳۵۳) تا پایان دهه ۱۹۷۰، قیمت نفت ۱۲.۲ تا ۱۳.۵ دلار برای هر بشکه در نوسان بود.
آغاز تکانه نفتی در سال ۱۳۵۲و افزایش شدید قیمت نفت، به افزایش سهم درآمدهای نفتی در بودجه دولت تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد، از این رو درآمدهای نفتی که تا پیش از دهه ۱۳۵۰ نزدیک به ۵۰ درصد از درآمدهای دولت را تامین میکرد، در بازه زمانی ۱۳۵۷-۱۳۵۲ کل درآمدهای کشور را ۷۵,۲ درصد افزایش داد.
افزایش قیمت نفت به افزایش درآمدهای نفتی کشورهای صادرکننده نفت از جمله ایران منجر شد، به طوری که به ۶,۶۹۵ میلیارد ریال رسید، افزون بر افزایش قیمت و تکانههای نفتی که از سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۲) آغاز شد، از این سال به بعد تولید و صادرات نفت ایران نیز افزایش یافت.
ارزش افزوده بخش نفت در سال ۱۳۳۸ شمسی معادل ۸,۲۹۲ میلیارد ریال بود که با افزایش درآمدهای دولت که در پی افزایش درآمدهای نفتی اتفاق افتاد، این مبلغ در سال ۱۳۵۲، به ۸۲.۱۷۳ میلیارد ریال رسید.
در دهه ۸۰ تقاضا برای نفت کشورهای عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) از جمله ایران در مقایسه با اواسط دهه ۷۰ کاهش یافت، در سالهای اولیه پس از انقلاب، کاهش تولید نفت خام ایران چندان تاثیر منفی بر درآمدهای ارزی کشور نگذاشت که دلیل عمده آن را نیز باید در افزایش قیمت نفت خام در بازار جهانی به دنبال وقوع انقلاب اسلامی در ایران جستجو کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران سیاست نفتی بر پایه حفظ منافع و ذخایر موجود برای نسلهای آینده کشور تدوین شد، با آن که میانگین صادرات روزانه نفت ایران در نیمه دوم سال ۱۳۵۷ نسبت به نیمه نخست بهمن سال پیش از آن از ۴,۹ میلیون بشکه به کمتر از ۲ میلیون بشکه رسیده بود، اما طی اجرای سیاست جدید نفتی در سال ۱۳۵۸ میانگین صادرات نفت ایران به ۲.۹ میلیون بشکه در روز رسید.
همزمان، صدور نفت ایران به فلسطین اشغالی و آفریقای جنوبی قطع شد، در چارچوب کشورهای اوپک نیز سیاست محدودیت صدور و افزایش قیمت نفت از سوی ایران مورد حمایت قرار گرفت و به این ترتیب، جناح مترقی اوپک تقویت شد، البته با توجه به ساختار وابسته صنعت و اقتصاد ایران، بهجز اقدامهای یاد شده، باید گامهای اساسی دیگری نیز برای تغییر ساختار صنعت نفت کشور برداشته میشد.
در دوره زمانی ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ در زمینه صدور نفت مشکلاتی به وجود آمد، به طوری که صادرات نفت خام از ۴,۸ میلیون بشکه در سال ۱۳۵۶، به ۲.۴ میلیون بشکه در سال ۱۳۵۸ و کمتر از یک میلیون بشکه (۷۹۶هزار بشکه) در سال ۱۳۵۹ کاهش یافت، البته باید به خاطر آورد که قیمت هر بشکه نفت از ۱۳.۴۶ دلار در سال ۱۳۵۷ به ۳۷ دلار در سال ۱۳۵۹ افزایش یافت.
در سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی، دومین تکانه تاریخ نفت رقم خورد، به گونهای که در عمل نیز سهم درآمدهای نفتی از کل درآمدهای دولت، با وجود کاهش شدید صادرات نفت از ۶۳,۳ درصد در سال ۱۳۵۷ به ۶۷ درصد در سال ۱۳۵۹ افزایش یافت.
در سالهای پیش از وقوع جنگ تحمیلی، اقتصاد ایران فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کرد که بسیاری از آنها از تحولات سیاسی متاثر بود، در زمینه نفت، میتوان گفت که صدور بی رویه نفت، افزایش درآمدهای نفتی و اقتصاد تک محصولی بر سطح رفاه و خود اتکایی جامعه موثر بودند، در این دوران، پنج برنامه کلان توسعه با توجه به افزایش درآمدهای نفتی به اجرا در آمد.
طی ۱۵ سال برنامههای سوم، چهارم و پنجم میزان تولید و صادرات نفت خام همواره افزایش یافت و از حدود ۲ میلیون بشکه در روز در دوره برنامه سوم، به حدود پنج میلیون بشکه در روز در سالهای آخر برنامه پنجم رسید، به عبارت دیگر، در طی ۱۵ سال حدود ۲۰ میلیارد بشکه نفت که معادل یک سوم از کل مخازن نفت مکشوفه در ایران است، به خارج صادر شد که اگر این روند ادامه مییافت، در کمتر از ۲۰ سال بازدهی مخازن نفت از بین میرفت.
پیش از آغاز جنگ تحمیلی عواملی همچون دفاع ایران از قیمت بالای نفت، رکود اقتصادی جهان، افزایش شدید تولید نفت عربستان و عوامل سیاسی ناشی از بحران در روابط ایران و آمریکا، باعث شد که تولید نفت به کمتر از ۲ میلیون بشکه در روز کاهش یابد.
مروری بر اقتصاد نفت در دوران جنگ
جنگ در شرایطی اتفاق افتاد که اقتصاد ایران در آستانه اجرای برنامهها و اقدامهایی در مسیر خودکفایی و نیز کاهش وابستگی به نفت برای ایجاد تحول در اقتصاد کشور قرار داشت، در حالی که جنگ باعث شد درآمدهای نفتی که صدور آن در آغاز انقلاب به صورت برنامهریزی شده کاهش یافته بود دوباره نقش موثر و عمدهای را در اقتصاد ایران ایفا کند.
در اقتصاد نفتی دوره جنگ، علاوه بر دلایلی همچون نوسانهای قیمت نفت، دلایل دیگری همچون اعمال نفوذ قدرتهای بینالمللی و منطقهای و نیز جنگ نفتکشها به طور مستقیم و غیرمستقیم بر اقتصاد نفتی کشور تاثیر گذاشت.
درآمد نفتی سال ۱۳۵۹ حدود ۱۱,۶ میلیارد دلار، درآمد نفتی سال ۱۳۶۰ حدود ۱۲.۴ میلیارد دلار، درآمد نفتی سال ۱۳۶۱ حدود ۲۰ میلیارد دلار، درآمد نفتی سال ۱۳۶۲ حدود ۲۰.۵ میلیارد دلار، درآمد نفتی سال ۱۳۶۳ حدود ۱۶.۵میلیارد دلار، درآمد نفتی سال ۱۳۶۴ حدود ۱۳.۹ میلیارد دلار، درآمد نفتی سال ۱۳۶۵ حدود ۵.۹ میلیارد دلار، درآمد نفتی سال ۱۳۶۶ حدود ۹ میلیارد دلار.
اجلاس اوپک در سال ۱۳۶۶ سرانجام قیمت رسمی نفت اوپک را که از سال ۱۳۶۲ بشکهای ۲۹ دلار تعیین شده بود، به ۱۸ دلار کاهش داد که از قیمتهای واقعی بازار آزاد در آن زمان چند دلار بالاتر بود، در این سال، اخبار و قرائن از فعال شدن شدید بازیگران و کشورهای حامی عراق برای اعمال فشار و محدودیت بر ایران حکایت میکرد، ناوگان آمریکا و متحدانش به بهانه حفظ امنیت رفت و آمد نفتکشها، به آوردن یکی از بزرگترین ناوگان کشتیهای جنگی پس از جنگ جهانی دوم و جنگ ویتنام دست زده و خلیج فارس و تنگه هرمز را اشغال کرده بودند، از این رو شورای امنیت سازمان ملل به طور فعال به میدان آمد و قطعنامه ۵۹۸ را در تیرماه همان سال به تصویب رساند.
رزمندگان اسلام در سال ۶۶ شهر حلبچه را فتح کردند، عراق، عملیات بمباران هوایی و فشار بر شهرها و مراکز صنعتی و نفتی را تشدید کرد و موشکهای زمین به زمین را بهویژه علیه تهران به کار گرفت، به طوری که از ۱۲ اسفندماه ۱۳۶۶ تا اواخر سال ۱۳۶۷ حدود ۱۵۰ موشک به تهران شلیک کرد.
حمله همزمان نیروهای آمریکایی به قایقهای ایران و تاسیسات نفتی دریایی نشان میداد که آمریکا و متحدانش برای وادار کردن ایران به پذیرش قطعنامه و ترک عملیات نظامی و ورود به مرحله سیاسی و دیپلماسی اصرار دارند، نیروهای آمریکایی، اکنون مستقیم و آشکارا به میدان آمده بودند.
با حملات پی در پی عراق بر مراکز نفتی ایران در خلیج فارس، مشتریان کمتر رغبت میکردند به منطقه جنگی وارد شوند و شرکتهای بیمه بینالمللی نیز مرتب هزینههای بیمه جنگی خلیج فارس منطقه مربوط به ایران را افزایش میدادند.
وزارت نفت برای غلبه بر این مشکلات و جذب و حفظ مشتریان، دامنه عملیات موسوم به شاتل را گستردهتر کرد و به این منظور با نفتکشهای شرکت ملی نفتکش ایران، محمولهها را با قبول خطر جنگ، از خارگ بارگیری و به مخازن و لنگرگاههای موقتی ترتیب داده شده در جزیره منتقل میکرد تا مشتریان، نفت را از نقطه امن دریافت کنند.
با فاصله بسیار زیادی که این جزیره از فرودگاههای نظامی عراق داشت، تصور میشد آنجا محل کاملا امنی است، اما در بهار سال ۶۷ هواپیماهای عراقی، لارک را نیز بمباران کردند و چهار سوپر تانکر عظیم در آنجا به آتش کشیده شد.
در سال ۱۳۶۶، با وجود افزایش مختصر قیمت نفت و ابتکارهایی که در صادرات آن بهکار رفت، (حداقل صادرات در حجم قبلی را ممکن کرد) درآمدهای نفتی در حد ۹,۲ میلیارد دلار باقی ماند و در سال ۱۳۶۷ به ۷.۶ میلیارد دلار کاهش یافت.
در تابستان سال ۱۳۶۷ ایران قطعنامه شماره ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد را یکسال پس از صدور پذیرفت و به این ترتیب پس از هشت سال جنگ، میان ایران و عراق آتشبس برقرار شد.
درخشندگی صنعت نفت در ۸ سال دفاع مقدس
دکتر محمدعلی فلاح، فرمانده بسیج وزارت نفت درباره نقش کارکنان صنعت نفت در ۸ سال دفاع مقدس میگوید: در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، رژیم بعثی عراق با تصمیم و طرح قبلی و با هدف برانداختن نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، جنگ تمام عیاری را آغاز کرد، تجاوزی که بر اساس محاسبات عجولانه خود از وضع و شرایط داخلی و خارجی جمهوری اسلامی، فتح یک هفتهای تهران را تعقیب میکرد.
در چنین شرایطی امام خمینی (قدس سره) به خروش آمد و ندای ملکوتیاش، دلهای شیفتگان انقلاب و جمهوری اسلامی را مطمئن و آرام کرد و ملت شجاع ایران را برای دفاع از کیان نظام مقدس جمهوری اسلامی و کشور ایران آماده کردند.
بدین سان دشمن که در روزهای نخست تجاوز، مقاومتی جدی و خیرهکننده در برابر خود مشاهده نکرده بود، هنگام هجوم به خرمشهر با مقاومت قهرمانانه مردم این شهر و رزمندگان اسلام رو به رو شد.
خلق حماسهها آغاز شد و مقاومت سرسختانه دلاوران اسلام و فرزندان روح الله اوج گرفت، حدیث هشت سال دفاع مقدس تنها محدود به خطوط مقدم جبههها نبود، بلکه تمام سرزمین اسلامی ما اعم از شهرها و روستاها، مراکز حیاتی و تاسیسات پر اهمیت از جمله پالایشگاهها، تلمبه خانهها، سکوهای نفتی، خطوط انتقال نفت، نفتکشها و غیره را در برگرفت و کارکنان خدوم، زحمتکش و ایثارگر صنعت نفت ایران اسلامی در آن برهه حساس، حکایت نامکرر و ماندگار دلاوری شهیدان و شاهدان جبههها را ادامه دادند و با خون و جانشان همانند دیگر همرزمانشان در خطوط مقدم جبهه، سطر سطر تاریخ این مرز و بوم اسلامی را نگاشتند و در این راه با تقدیم ۱۰۵۱ شهید، ۱۱۲۹۵ جانباز، ۱۲۳۲ آزاده، ۶۴۲۴ رزمنده و همچنین با اسارت و شهادت بالاترین مقام اجرایی خود یعنی وزیر بسیجی شهید محمد جواد تندگویان، نقش بی مانندی از خود به یادگار نهادند.
منبع: خبرگزاری شانا