باید بنا به تاکید مقام معظم رهبری به گونهای اقتصادمان را مقاوم کنیم که حداقل تاثیرات را از تحریمها و تهدیدها داشته باشد، در این خصوص جهاد خودکفایی در تمامی پالایشگاهها تشکیل شده است و وظیفه آنها این است که تمامی ...
مریم رضازاده: با ابلاغ سیاستهای کلی اجرای اصل 44 قانون اساسی در سالهای 84 و 85 توسط مقام معظم رهبری، موج اول خصوصیسازی در بخشهای مختلف اقتصاد ایران آغازشد. براساس ابلاغ این سیاستها واگذاری شرکتهای پالایش وابسته به شرکت ملی پالایش و پخش با رویکرد حفظ سهم 20 درصدی دولت در وزارت نفت آغاز شد؛ در این فرآیند خصوصی سازی قطعا پالایشگاههای کشور نیازمند حمایت های دولت برای ادامه حیات نفتی خود بودند؛ حمایت هایی که به صورت کجدارو مریز انجام شده است اما همچنان حمایت باثبات و قابل اتکایی برای فعالیت این پالایشگاهها نیست. اینکه تا چه اندازه پالایشگاههای خصوصی در اقتصاد کشور تاثیرگذارند و چه انتظاراتی از دولت دارند موضوعاتی است که در گفت و گو با غلامرضا باقری دیزج، مدیرعامل شرکت پالایش نفت تبریز و عضوهیات مدیره شرکت پتروشیمی تبریز به آن پراختهایم.
1. پالایشگاههای کشور تا چه اندازه در اقتصاد کشور نقش دارند؟ پالایشگاههای دولتی و خصوصی به عنوان مراکزی هستند که می توانند دانش و علم فرآیندهای نفت را در کشور توسعه دهند. علوم و دانش نفت همانند علوم ریاضی نیست که با فرمول توسعه پیدا کند و بحث دو دوتا چهار تا نیست بلکه پایه و مبنایش تجربی است و اگر ما بحث یادگیری و یا ارتقای هر دانش را منطق تئوری و عمل بدانیم که اصل است، تئوری باید جایی به عمل تبدیل شود و محل عمل باید فیدبک بدهد که یا تئوری اصلاح شود یا روش کار عوض شود. مراکز نفتی و به ویژه پالایشگاهها حوزه هایی هستند که دانش و علوم پایه نفت در آنجاها می توانند به منصه ظهور برسند و در آنجا تولید علم شود. تمامی پالایشگاههای کشور از اول هدفشان تولید سوخت برای کشور بوده است و طبیعی است که نوع ماهیت فعالیتشان مثل صنایع پتروشیمی و صنایع دیگر پاییندستی صرفا بنگاه اقتصادی نیست. پالایشگاهها هرچقدر هم خصوصی شوند ماهیت خدمت رسانی به مردم را در بطن خودشان دارند، ولی وقتی خصوصی میشوند چابکسازی انجام می شود و از سازوکاری استفاده میشود که اگر مورد حمایت مجلس و دولت قرار گیرند میتواند باعث شود که این بنگاه اقتصادی و این مراکز بر روی پای خودشان بایستند، از مرز ضرر به مرز سوددهی برسند، توانایی توسعه خودشان را داشته باشند و محصولات مورد نیاز مشتری را با آخرین استانداردها ارائه دهند.در سالهای گذشته اسپیکهایی که داشتیم اسپیکهای عقبی نبودند و اسپیک متناسب با آن موقع و اسپیکهای شرکت ملی نفت بود، الان حداقل اسپیک پالایشگاههای کشورمان آنهاست و متعهد شدیم که سرمایه گذاریها را تا سال 1398 انجام دهیم تا بتوانیم کیفیت فراوردههایمان را در تمامی ابعاد به حد یورو برسانیم. پالایشگاهها در گذشته زیر نظر مدیریت قوی دولتی پالایش و پخش که ساختارش از سالهای دور تاسیس شده بود قرار داشتند و در حال حاضر نیز اگر میخواهیم این واگذاریها را داشته باشیم باید یک سیاست واحدی را که همگام و موازی با سیاستهای مملکت و اصل خصوصیسازی باشد اتخاذ کنیم تا پالایشگاهها بتوانند نقش تاثیرگذاری رابرای ارتقای جایگاه خودشان و اوضاع و احوال اقتصادی کشور انجام دهند.
2. با توجه به اجرایی شدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی آیا پالایشگاهها توانسته اند در اجرایی شدن این سیاستها نقشآفرین باشند؟ پالایشگاهها نقش بسیار مهمی در بحث اقتصاد مقاومتی دارند البته انتظار این است که در این زمینه نقش بارزتری را ایفا کنند. پالایشگاهها دارای قطعات و تکنولوژی بسیار پیچیدهای هستند و برای ادامه فعالیت خود نیازمند استفاده از دانش روز هستند. ما کاری را که در راستای اقتصاد مقاومتی انجام دادهایم این بوده است که تمامی پروژههای دانشگاهی که فقط در جهت حمایت از پایان نامهها بوده است را به سمت پروژههایی که عملیاتی و مورد نیاز صنایع است هدایت کنیم و یا برای ارتقای کیفیت محصول یا اهداف زیست محیطی و ارتقای تکنولوژی که محصول را تولید میکند این کار را انجام میدهیم. محصولات نفتی ممکن است به دو دلیل آلوده باشند چرا که ماهیتا سوزاندن فرآورده نفتی آلاینده است ولی آلاینده دیگر مربوط به فرایندهایی است که آنها را تولید میکند که تمامی بخشهای خصوصی و به ویژه پالایشگاه تبریز در این زمینه کار میکنند و کارهای خیلی خوبی صورت گرفته است. ما تمام مطالعات دانشگاهی را در جهتی هدایت میکنیم که برآورده کننده نیازهای عملیاتیمان باشد یا از این مطالعات برای ارتقای کیفی محصول یا تامین تکنولوژی ودانش خاصی که برای بهبود شرایط زیست محیطی است استفاده میکنیم. در حال حاضر درحال آماده کردن لیست تمامی قطعاتی هستیم که می توانند در داخل کشور تولید شوند و قدم دیگر در این زمینه احیای جهاد خودکفایی پالایشگاهها است که ما تجربه این خودکفایی را در زمان جنگ نیز داشتیم. ما باید بنا به تاکید مقام معظم رهبری به گونهای اقتصادمان را مقاوم کنیم که حداقل تاثیرات را از این تحریمها و تهدیدها داشته باشد، در این خصوص جهاد خودکفایی در تمامی پالایشگاهها تشکیل شده است و وظیفه آنها این است که تمامی قطعاتی که لازم است را به سازندگان ارائه دهند، حتی در این زمینه قرار است نمایشگاههای فنی و صنعتی را در مجموعهها برپا کنیم که قطعاتی را که لازم داریم به نمایش بگذاریم ودر مقابل سازندگان نیز قطعاتی را که میتوانند بسازند را به نمایش میگذارند و آنجا با نیازهای یکدیگر آشنا شویم و حتی تامین کنندگانی را که می توانند اینها را بسازند تقویت کنیم. ما کمک میکنیم که سازندگان خودشان را به سطحی برسانند که به راحتی در داخل لیستهایمان قرار گیرند. در حال حاضر موضوع فاینانس به گونهای است که شرکتها و پروژهها را مجبور میکند که به خاطر اینکه این فاینانس را از منابع خارجی بگیرند کار خود را نیز به نحوی به خارج دهند و اگر نمیتوانند منابع ریالی داخلی را برای تامین برخی از قطعات و تجهیراتی که می توان آن را درست کنند اختصاص دهند مجبورند به خاطر اینکه منبع از بیرون تامین شود همه کار را بخواهند و بیم این را داریم که با این کار، به سمت وابستگی سوق پیدا کنیم. دولت مصوبهای داشت که طبق آن به شرکتهایی که در راستای توسعه خودشان کار میکنند تا 5 درصد تخفیف داده شود و اگر این کمک به شرکتها انجام شود آنها میتوانند با خیال راحت به سمت اقتصاد مقاومتی و تامین پیمانکاران داخلی و ساخت قطعات در حد امکان در داخل کشور و ساخت تجیهزات داخلی بروند.
3. مهمترین مطالبه پالایشگاههای خصوصی از دولت چیست؟ چون پالایشگاهها نیاز به سرمایه گذاری کلان دارند و دوره بازیافت شان نیز بسیار پایین است لذاهیچ پالایشگاهی را نمیتوانیم پیدا کنیم که طرحی را اجرایی کنند که بیشتر از 8 درصدآن بازگشت داشته باشد و اگر فرض کنیم که نرخ سود وامی که در اختیار پالایشگاهها قرار می دهند 18 درصد است لذا این 18 درصد هیچ تناسبی با 8 درصد ندارد و هیچ کس نمی تواند پولی را بگذارد که 18 درصد سود آن را به بانک بدهد در حالیکه سالیانه 8 درصد از آن منتفع شود. یکی از راهکارها این است که پالایشگاهها از منابع فاینانس که زیر 6 درصد است استفاده کنند در حالیکه استفاده کردن از فاینانس نیز ما را وابستهتر می کند، بنابراین اگر این امکانات را دولت به صورت داخلی و با تخفیف نفت خام اعمال کند و این درآمد را پالایشگاهها داشته باشند که بتوانند در راستای ارتقای کیفی پروژها گام بردارند لذا میتوانند بعد از بهرهبرداری این مبلغ را به خزانه دولت مسترد کنند و این درخواست تمامی پالایشگاههای خصوصی است. نرخ ارز وقتی دوگانه است صنایع پالایشی ازاین نرخ متضرر میشوند و اگر نرخها تکنرخی شود و یا فاصله بین نرخ مبادلهای و نرخ ارز آزاد کمتر شود به اقتصاد پالایشگاهها کمک میکند چون پالایشگاهها خوراک صنایع را با 5 درصد تخفیف وبا قیمت مبادلهای میدهند ولی محصول اینها توسط شرکتهای پایین دستی عمدتا صادر میشوند.
4. آیا حمایتهای دولت از پالایشگاهها رضایتبخش بوده است؟ موضوع مالیات بر ارزش افزوده و یکسری مالیاتها فیمابین واحدهای پالایشی و واحد مادر که همان واحد پالایش و پخش بود تهاتر میشد و این موضوع تهاتر کار واحدها را بسیار راحت میکند چرا که صنایع پالایشی 90 درصد خوراکی را که میگیرند و محصولی را که تولید میکنند به دولت برمیگردانند و طبیعتا ارزش محصولات نیز بیشتر از ارزش خوراک است و اگر کم باشد ورشکستگی پالایشگاهها را به همراه دارد. در گذشته که پالایشگاهها دولتی بودند درآخر سال این حساب و کتاب ها تهاتر میشد یعنی شرکتهای پالایشی چیزهایی از پالایش و پخش میگرفتند و به واحدهای دیگر همانند پخش و خط لوله میدادند و به صورت دفتری مبادله میشد ولی الان براساس شیوهها و روشهای جدیدی که ما نمیدانیم از کجا نشات گرفتهاند و وسط سال اعمال میشود، با توجه به اینکه کل حساب و کتابهای پالایشگاهها آخر سال محقق میشود و قیمتها بسیار دیرهنگام به ما اعلام میشود ما نمیتوانیم برنامهریزی صحیحی برای تولید بهینه اقتصادی داشته باشیم و این برنامههای مالیاتی باعث مسدود شدن حساب بسیاری از شرکتها میشود و مشکلات بسیار عدیده ای را به وجود میآورد که حداقل تبعات آن قطع حقوق و مزایای کارکنان و همچنین توقف پروژهها و مشکلات دیگری است که برای سهامداران ایجاد میشود.